۱۳۹۴ مرداد ۱۵, پنجشنبه

انجمن نجات ايران:به سرزمینی می‌رسی..

انجمن نجات ايران:به سرزمینی میرسی... 
سکوت، روی پلکهایم راه میرفت. صدای پای سکوت از دیوار بلند پلکم با سروش نهفت جانم آمیخت. ناگاه پلک زدم. ندای سروش در حبابهای میان پلکم، نهیبم زد تا نوشتهیی را بر کتیبهیی آبـی بخوانم:
«به سرزمینی میرسی... به موعودی که در آن خویشتنی. با روزان و شبانی بسیط. با افقهایی از رنگینکمان اختیار. با گلبرگهای رنگین آگاهی. با پرندگانی بر شاخساران دانش. کلماتی شکوهساز «زبـان». سروشی شایستهی نجابت موسیقی. بیحائل و محاط در جامه و خلعت حقیقیات.

در کلبهات، زمان بیتوته میکند. از هیاهو تهی میشوی. در معراج سکوتی شگرف و نشیطی. پرندگان حقیقت از اندیشهات آب مینوشند. زخمهایت میبالند و میبوسندت. رنجهایت در آینهات راستقامتند و بالغ. عشق را ایمنی؛ آدمی را تعریف.».. 

                                                       نسیم هامون

انجمن نجات ايران:از درون رژيم:روحاني به دهقان .....




گزارش دروني از وزارت دفاع رژيم حاكي است كه حسن روحاني از وزير دفاع سرتيپ پاسدار حسين دهقان و معاون اتمي او سرتيپ پاسدار محسن فخري زاده مهابادي رئيس سازمان پژوهش هاي نوين دفاعي (سپند) مجددا خواست كه پارچين را قبل از بازرسي آژانس بين المللي اتمي پاكسازي كنند.
علیرغم اینکه در سه سال گذشته که آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان بازدید از سایت پارچین بوده مرتب پارچین مورد پاکسازی قرار گرفته است بعداز توافق هسته ای حسن روحانی از وزير دفاع حسن دهقان و معاون اتمي او سرتيپ پاسدار محسن فخري زاده مهابادي رئيس سازمان پژوهش هاي نوين دفاعي (سپند) مجددا خواست كه قبل از بازديد آژانس از پارچين (كه طبق طرح محرمانه “نقشه راه“ كه با آمانو امضا كردند و قرار است از پارچين بازديد كنند) يكبار ديگر مجددا پارچين پاكسازي شود. 
حسن روحاني در اين نامه به تجربه سال 1383 اشاره كرده كه در آن زمان آقازاده رئيس وقت سازمان انرژي اتمي بعداز پاكسازي كالا الكتريك به حسن روحاني اطمينان داده بود كه پاكسازي كامل انجام شده و بازرسان  آژانس مطمئنا چيزي بدست نميآورند ولي بازرسان آلودگي بالاي 70 درصد اورنيوم غني شده و آلودگي 36 درصدي از بازيافت هاي اتمي را يافتند كه اهداف بمب سازي رژيم را افشا شد و  مشكلات فراواني براي رژيم ملايان ايجاد كرد. لذا روحاني از شخص فخري زاده مهابادي و وزير دهقان مجددا خواسته كه از پاكسازي قبل از بازديد مطمئن شوند.
اين دستور پاكسازي بلافاصله بعداز امضاي توافق هسته اي در 9 ژوئن 2015 صادر شده است. به گزارش خبرگزاريها بدنبال عكس برداري هاي ماهواره اي جامعه اطلاعاتي آمريكا پاكسازي جديد در پارچين مورد تائيد قرار داده و به گزارش بلومبرگ  جامعة اطلاعاتي آمريكا به كنگره شواهدي ارائه داد كه نشان ميدهد رژيم ايران تنها چند روز بعد از قبول توافق هستهيي با قدرتهاي جهان، در حال پاكسازي سايت نظامي پارچين از آثار چاشنی های انفجادی است که آژانس بدنبال آثار آن در این سایت است. 
دستور پاركسازي روحاني در حالي است كه در 3 سال گذشته مرتب محل آزمايش انفجار چاشني هاي اتمي در پارچين بارها پاكسازي شده است و حتي آمانو دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی روز3 ژوین 2013 به صورتی غیرمعمول وصریح رژیم ایران را در مورد پاكسازي پارچين انتقاد قرارداد. وی در گزارشی به شورای حکام 35 عضوی آژانس و ضمن کنفرانس مطبوعاتی پس ازآن ازرفتار کارگزاران اتمی رژیم ایران ازجمله درموارد زیرانتقاد کرد:
الف – « فعالیت گسترده » برای پاکسازی آثارآزمایش انفجاری احتمالی که دررابطه با بعد نظامی فعالیتهای اتمی رژیم ایران درسایت نظامی پارچین انجام گرفته. به طوری که آمانو برای اولین باراعلام کرد که تغییرات داده شده درپارچین شامل زیروروکردن خاک وانجام آسفالت جدید به حدی است که حتی اگر به بازرسان رژیم اجازه بازرسی ازاین سایت داده شود، ممکن است دیگر اثری ازاین آزمایشات پیدا نکنند!
ب –  به رغم « تناقض آشکار» با قطعنامه های شورای امنیت که خواستارتوقف کارساخت راکتورآب سنگین اراک و تعلیق غنی سازی اورانیوم درسایرسایت های اتمی ایران است، رژیم ایران دراین زمینه ها کارخود را به پیش برده است.
ج – آمانو با اشاره به  10 بارمذاکره بی نتیجه با نمایندگان رژیم ایران طی 17 ماه گذشته که درمورد « احتمال بعد نظامی » برنامه اتمی این رژیم انجام گرفته، اعلام کرد که « صادقانه بگویم که ازمدتی پیش مذاکرات ما به دور[ باطل] افتاده است»[1].
به گزارش بلومبرگ مقامهاي اطلاعاتي و قانونگذاران پس از مشاهده شواهد جديد گفتند: تصاوير ماهوارهيي كه آمريكا در اواسط و اواخر ژوئيه گرفته نشان ميدهد، رژيم ايران بولدوزرها و خودروهاي سنگيني ديگري را وارد پارچين كرده است و جامعة اطلاعاتي آمريكا با اطمينان بالا نتيجهگيري كرده كه دولت ايران در حال كار براي پاكسازي اين سايت قبل از بازرسيهاي برنامهريزيشدة آژانس بينالمللي انرژي اتمي است.
سناتور باب كوركر رئيس كميته روابط خارجي سناي آمريكا به خبرگزاري بلومبرگ گفت او از اين شيوه  گستاخانه رژيم ايران كه آشكارا در پي آماده سازي پارچين براي فريب دادن بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي است نگران شده است.
سناتور جمهوريخواه ريچارد بر رئيس كميته اطلاعات سناي آمريكا نيز به اين خبرگزاري گفت تلاش رژيم ايران براي پاكسازي پارچين يك نگراني بسيار جدي است.
همچنين به گزارش آسوشيتدپرس، مؤسسة علوم و امنيت بينالمللي كه خيلي اوقات مورد مشورت دولت آمريكا قرار ميگيرد گفت: «فعاليتهاي جديد (در پارچين)... اين نگرانيهاي واقعي را ايجاد ميكند كه (رژيم) ايران در تلاش براي پاكسازيهاي بيشتر است تا راستيآزمايي آژانس بينالمللي انرژي اتمي را با شكست مواجه سازد

انجمن نجات ایران .سعید شاهسوندی کی بود چی شد وچگونه به مقام پست شاگرد جلاد اوین وبرده سعیدامامی رسید

سعید شاهسوندی کی بود چی شد وچگونه به مقام پست شاگرد جلاد اوین وبرده سعیدامامی رسید 
انجمن نجات ایران 
سعید شاهسوندی  در دهه ۱۳۶۰ در خارج کشور بدنبال زندگی اش رفته بود، داوطلبانه درعملیات فروغ جاویدان در سال ۱۳۶۷ شرکت کرد. 
وی در صحنه نبرد خودش را به رژیم تسلیم کرد. شاهسوندی در زندان خیانت کرد، لذا نه تنها اعدام نشد بلکه آزاد و به خارج از کشور هم اعزام گردید.! این در شرایطی بود که کلیه اسیران عملیات فروغ جاویدان را اعدام کردند. 
حتی سربازانی که در صحنه جنگ به مجاهدین تسلیم شده بودند، همگی اعدام شدند.

همزمان قتل عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز هم در جریان بود، حتی کسانیکه دوران محکومیتشان هم تمام شده بود.
  در مقطع قتل عامها، سعید امامی، از معاونین آخوند حجازی رئیس معاونت خارجی وزارت اطلاعات (که در بیت خامنه ای سعید جان نامیده میشد) و از آمران و عاملان قتل های زنجیره ای بود، .بازجوی سعید شاهسوندی بود.
 سعید امامی که در زمان فلاحیان به معاونت امنیت وزارت اطلاعات ارتقاء یافت، پیشبرنده طرح های وزارت اطلاعات و کمیته فرهنگی شورای عالی امینت در خارج کشور بود، وی در جریان قتل های زنجیره ای در دوره خاتمی دستگیر و در زندان او را خودکشی اش کردند!. 
سعید امامی بعداز دستگیری اعترافاتی کرده که تنها در ۱۷ جلسه، ارتکاب ۳۵۰ قتل را بعهده گرفته است، او خود را بازجوی سعید شاهسوندی معرفی می کند و از بازجوئی های شاهسوندی تعریف کرده و اذعان میدارد که در برخورد با شاهسوندی ” شگفت زده شده “ است. 

سعید شاهسوندی در مصاحبه ای با رادیو بی بی سی در ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۴ (۳ مرداد ۱۳۸۳) در مورد آزادیش میگوید: چهارسال در زندان بودم و احتمال اعدام من همچنان وجود داشت ولی با یاری سعید حجاریان و یارانش بود که توانستم مقامهای جمهوری اسلامی را قانع کنم که از سازمان مجاهدین خلق بریده و تحول یافته ام و سرانجام آزاد شدم.
اما سعید شاهسوندی چند بار به فرموده گشتاپوی ملاها خیز رهبری بریده مزدوران اطلاعات آخوندی در خارج را برداشت و هر بار با افشاگریهای مقاومت ودافعه ویژای ای که ناشی از ابعاد خیانت وجنایت او دارد سوخته وآبرو باخته ترشده است.
تنها مصرف مفید او برای ملاهای تهران بازی دادن داخل اطلاعاتی های رژیم مانند همنشین بهار میباشد که آنهم تضاد بیشتری بین مزدوران رژیم ایجاد کرد

اما دوباره آیت الله بی بی سی بختش را با پرگار ورسم مداری سفید و جدید با سعید شاهسوندی وساواکی ها وجاشی بنام عرفان قانعی فرد آزمود که آبروباخته تر شد 
زیرا با تهاجم ودفاع جانانه ایرانی ها که چاره ایران را سرنگونی ملاها میدانند اجازه ندادند این شغالها ومزدوران و شاگرد جلاد میدان پیدا کند عصر ملا ها به پایان است وکسی نمیتواند عمر خامنه ای زهر خورده وحکومتش را طولانی کند وکسانی هم که عمرشان را با مماشاتی ها وبوق های تبلیغاتی آنها وخلیفه ارتجاع گره زده اند بازنده وبورخواهند بود وخلق ما ومقاومت سرافرازآن پیروز خواهند شد.
مقاله ای درهمین رابطه بخوانید 

انجمن نجات ایران .حسین یعقوبی:‌ اینجا لندن است، صدای مماشاتگران!

انجمن نجات ایران
بعد از گذشت سی‌وهفت سال از سقوط دیکتاتوری شاه و دستگاه جهنمی و مخوف ساواک؛ نامی که همواره تداعی‌کننده شکنجه و اعدام بهترین فرزندان مردم در حافظه تاریخی مردم ایران است و اسناد انکارناپذیر توحش آن در مراجع حقوق بشری بین‌المللی نیز به ثبت رسیده، اکنون بخش فارسی شبکه جهانی بی‌بی‌سی در برنامه‌ای تحت عنوان "پرگار" به یاد ضرورت واکاوی عملکرد آن افتاده است. نظر به اینکه "نقش تصمیم‌گیری در توليد، پخش و اولویت‌های برنامه‌های رسانه‌ای شبکه جهانی بی‌بی‌سی بر اساس یک قرارداد امضاءشده رسانه‌ای بين این شبکه و وزارت خارجه انگلیس به عهده وزارتخانه مزبور بوده" و از طرفی "پاسخ به نیاز مخاطبان" از اهداف اعلام‌شده بخش فارسی بی‌بی‌سی است، این پرسش مطرح می‌گردد که دعوت از یک شکنجه‌گر جانی ساواک، احمد فراستی که می‌بایست بر طبق تمامی موازین و استانداردهای حقوقی پاسخگوی اعمال ضد انسانی خود در مقابل عدالت باشد، به استودیوی "پرگار" بی‌بی‌سی ناشی از چه ضرورتی بوده و پاسخ به نیاز کدام مخاطبین فارسی‌زبان می‌باشد؟
نقش تبهکارانه شبکه جهانی بی‌بی‌سی به‌عنوان ابزار تبلیغاتی استعمار فرتوت انگلیس البته در تاریخچه "مشعشع" دولت فخیمه همه‌جا مشهود است؛ چه آن زمان که به قول امه سزر "اروپایی‌ها، هنگام ورود به سرزمین ما... انجیل در دست داشتند و ما مالک زمین‌هایمان بودیم؛ امروز انجیل در دست ماست و آن‌ها مالک زمین‌های ما هستند"؛ چه درزمانی که "برای از میان بردن صنعت نساجی هند و تحمیل مونوپل صنایع نساجی خود در این کشور، انگشت بافندگان بومی، انگشت مردان و زنان و بچه‌های بافنده هندی را می‌شکستند" (از کتاب "تنفر نسبت به غرب" به قلم پرفسور ژان زیگلر)؛ چه در جریان کودتای ننگین علیه دولت ملی دکتر مصدق، پیشوای فقید نهضت ضد استعماری ایران و چه در گنجاندن نام سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست آخوند پسند تروریستی و بمباران مجرمانه و جنایتکارانه قرارگاههای ارتش آزادی‌بخش ملی ایران و ...
بی‌جهت نیست که دیوید میلبند وزیر خارجه پیشین انگلیس به "نقش تلويزيون فارسی و عربی زبان بی‌بی‌سی در کنار ١٥٠ سفارتخانه بريتانيا به‌عنوان اهرم نفوذ بريتانيا تاکيد می‌کند" و این وزارتخانه بودجه سالیانه بالغ‌بر ۴ میلیارد و ۲۶ میلیون پوند را در اختیار این شبکه می‌گذارد!
حال با این عینک و نگاهی به وضیعت روبه‌زوال آخوندهای "انگلیسی‌تبار" حاکم بر میهنمان بعد از نوشیدن جام زهر اتمی، می‌توان به‌ضرورت به دست گرفتن پرگار توسط "آیت‌الله بی‌بی‌سی" برای ترسیم دایره‌ای جهت جمع‌آوری هر شکنجه‌گر و نادم و ابلها جعل کننده تاریخ در آن و ایجاد جنگ روانی علیه هر آنچه منافع استراتژیک دولت فخیمه را به مخاطره بیاندازد پی برد.
آنچه مسلم است رژیم ضد بشری آخوندی بعد از عقب‌نشینی از بلندپروازی‌های اتمی و از دست دادن ابزار استراتژیک بمب اتمی برای حفظ نظامش، به‌رغم همه دودودم‌های تبلیغاتی که بخش فارسی بی‌بی‌سی در این رابطه "انصافا" سنگ تمام گذاشت، در ضعیف‌ترین نقطه خود از بدو به دست گرفتن قدرت قرار دارد. شرایط جامعه ایران آبستن شورش‌ها و قیام‌های مردم به‌جان‌آمده‌ای است که رژیم، چه با توافق اتمی و چه بدون آن به‌هیچ‌عنوان قادر به کنترل آن‌ها نخواهد بود. در چنین شرایطی نباید دور از انتظار باشد که آیت‌الله بی‌بی‌سی در کادر وظایف تعریف‌شده خود که همانا حفظ منافع استعماری است، همچون زمان مصدق فقید تمام تلاش خود را بکار نگیرد تا با ایجاد جنگ روانی علیه میهن‌پرستان واقعی راه را در مسیری که باب دل دولت فخیمه باشد سمت‌وسو دهد!
در راستای پیشبرد این خط، گرداننده برنامه پرگار با کمک یک عنصر هفت‌خط بنام عرفان قانعی فرد که نام مورخ را یدک می‌کشد، صحنه سیاسی زمان دیکتاتوری شاه خائن را به‌گونه‌ای به تصویر می‌کشد که گویی در آن زمان ایران بهشت روی زمین بوده و مشتی "تروریست و خرابکار ازخدابی‌خبر" جامعه را به خشونت کشیدند و ساواک "ضابط قانون" را به‌عکس العمل وا‌می‌داشتند! نتیجه‌اش هم آن شد که اکنون می‌بینیم؛ بنابراین آهای نسل جوان از انقلاب بپرهیزید و راه چاره و "کلید" مشکلات را در دست آخوند روحانی بیابید و بس که در آن صورت هم شما کارتان به شکنجه و شلاق کشیده نمی‌شود و هم دولت فخیمه تا دهه‌های بعد خیالش راحت خواهد بود! وانگهی مگر نمی‌بینید که انقلابی گری آخرش به اینجا ختم می‌شود که شکنجه‌گر و شکنجه‌شده در "فضای دمکراتیکی" که بی‌بی‌سی فراهم کرده همدیگر را "جناب و دوستان" خطاب می‌کنند!
واضح است که سراسیمگی بی‌بی‌سی بیش از هر چیز از نقش نیروی پیشتاز و آرمان‌گرایی است که در تحولات سیاسی جامعه به یمن سازمان‌یافتگی و تشکیلات منسجم که تمامیت آن را مدیون رهبری مسعود رجوی است، پیش‌دستی نموده و بساط نیروهای فرصت‌طلب و سازش‌کار را در هم بپیچد. به همین دلیل هم از هیچ رذالت و دروغی در حق او و یارانش فروگذار نمی‌کند.
و اما زمانی که وقاحت ساواکی شکنجه‌گر احمد فراستی را در برنامه پرگار می‌دیدم صحنه دادگاه اسکار گرونینگ، افسر نازی‌ها در اردوگاه آشویتس که در سن ۹۳ سالگی اخیرا در یک دادگاه آلمان به ۴ سال حبس محکوم شد، ازنظرم گذشت.
یاد برتولت برشت به خیر که می‌گفت: "آخرین سخن هنوز ناگفته است"


انجمن نجات ايران:کشته شدن سرکرده نیروهای تیپ اسود الشرقیه در سوریه

ارگان تروریستی قدس متعلق به پاسدار قاسم سلیمانی روز گذشته 14مرداد 1394 خبر کشته شدن عبدالباسط ملقب به ابو محمد از متحدان بشار اسد و سرکرده نیروهای تیپ اسود الشرقیه در اطراف فرودگاه نظامی دیرالزور و در استان حسکه سوریه را منتشر کرد.

انجمن نجات ایران .جهان شد به «داد» ش پر از «آفرين»-محسن معصومي

انجمن نجات ایران 
برنامه گل‌ریزان همياري سيماي آزادي بستري پديد آورد که در آن جلوه‌های نويني از ارزش‌های خلق‌شده توسط مقاومت سرفراز مردم ايران در معرض عام قرار گرفت، ظهور و حضور قهرماناني از شوراي مركزي جديد سازمان مجاهدين خلق به‌عنوان ميهمانان اين برنامه، آتش‌فشانی از غرور و افتخار ملي ايجاد كرد. انسان‌هایی والا كه حامل جديدترين ارزش‌های به‌دست‌آمده در بستر يك مبارزه عادلانه و مشروع، عليه يك نظام وحشي و پس‌افتاده بودند. پدیده‌ای نو و بی‌سابقه كه خلق بديعي در حيات بشري است، انسان رها از غل و زنجير «جاه» و «مقام»، كاشفان پادزهر «قدیمی‌ترین آفت تاريخ انسان»، پادزهري كه در طول حيات بشريت در عين اينكه بالاترين آرمان و هدف بوده از قضا دست‌نیافتنی‌ترین و نایاب‌ترین هم لقب گرفته است،
«...كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست...»
فقدان چنين ارزشي چه جان‌های بی‌شمار در تاريخ گرفته و موتور محرك و انگيزة چه جنگ‌ها، خونریزی‌ها و ستم‌هایی در طول زمان كه نبوده است. كيميايي كه همه پيامبران، مصلحان، فلاسفه و انديشمندان بشري در آرزوي كشف آن بسر برده و دست‌یابی به آن را همواره هدف «كمال مطلوب بشر» تعيين کرده‌اند. رسيدن به چنين نقطة كمال و پرورش نسلي رها در اين راستا، برخلاف آنچه پيشينيان و عارفان وارسته می‌پنداشتند البته امري نبود كه با تهذيب نفس و کناره‌گیری از خلق در دير و خانقاه به دست آيد، اين كشف فقط بر يك بستر مبارزه اجتماعي تمام‌عیار با اين نظام سركوبگر و ارتجاعي ميسر بود، بستر مبارزه ای‌که ايجاب می‌کرد در مقابله با رويكردهاي فاشيستي اعمال شدة حاكميت پليد ولایت‌فقیه كه يك نظام طایفی و سوار شده بر جهالت‌ها و رسوبات عقب ماندة فرهنگي است، هرروز ارزشي نو و بديع در اخلاق و در آرمان آفريده شود و بر بستر اين آفرينش جديد، شادابي و سرزندگي يك مبارزه عميق اجتماعي تأمين گردد. مبارزه ای‌که نه‌فقط سرنگوني سياسي ارتجاع را هدف قرار داده بلكه ریشه‌کنی اين جرثومه خباثت در عمیق‌ترین صور اجتماعي آن و درمان دردهاي بی‌درمان اجتماعي و فرهنگي هم هست. این‌گونه است كه در بطن سركوبي این‌چنین خونين و طولانی‌مدت و در رويارويي با دشمني این‌چنین حیله‌گر و بی‌رحم با قساوتي بی‌نظیر در دنياي معاصر، جنبش مجاهد خلق روزبه‌روز جوان‌تر و پوياتر شد، روزبه‌روز میدان‌های بيشتري را فتح كرد و نه‌تنها از پاي نيفتاد كه با شادابي و سرزندگي افزون‌تر، ازقضا خستگي و فرسودگي را به دشمن ضد بشري حاكم تحميل نمود. به دست آوردن عمیق‌ترین وجوه و ریشه‌های يك مبارزه آرماني در مسير يك مبارزه مادي سياسي و ترسيم ظریف‌ترین خلاقیت‌های بشري در صلب‌ترین زمینه‌ها، مبين حقانيت راه و تعلق آينده به چنين پیش‌آهنگانی در تكامل بشري است، كساني كه حرف نو، منش بديع و خلاق دارند و به همين سبب جذب‌کننده هستند و همين جذب‌کنندگی در جبهه ارتجاع و استعمار هراس ايجاد می‌کند، بی‌جهت نيست كه رژيم ضد بشري با تمام قوا از رسيدن پيام آن، به توده‌های خلق وحشت داشته و ممانعت می‌کند و بيشترين امكاناتش را براي جلوگيري از اين ارتباط به كار می‌گیرد، بی‌جهت نيست كه در يك فضاي دمكراتيك، آنجا كه ذره‌ای عدالت و قانون امكان بروز دارد، آن چنانکه در دو سال نخست پس از پيروزي انقلاب ضد سلطنتي همة مردم به چشم ديدند، برد با اين نيروست. جذابيتي آن‌چنان خیره‌کننده ظهور می‌یابد و به‌سرعت به ايده آلي براي جوانان و فرهیختگان تبديل می‌شود كه سرعت انتشار آن ارتجاع هار را با تمام امكانات حكومتي كه در اختيار دارد به وحشت می‌اندازد و جز با چماق‌داری و توحش قرون‌وسطایی‌اش قادر به مقابله نيست و نهایتاً هم عاجز از مصافي این‌گونه حقير، با اعدام روزانه در ابعاد صدها نفره به مقابله پرداخت.
حالا هم اين سمبل‌ها از گنجينة تاريخي ملت ايران، اين انسان‌های رها، مسئول و پاک‌باز كه ارزش‌های آلودة دنياي استثماري را به دور افکنده‌اند، با سخناني ساده اما آكنده از صميميت و باصفایی زلال و بی‌آلایش، آن‌چنان سخن گفتند كه تپيدن قلب‌ها را می‌شد شنيد و با تک‌تک كلمات، پرتوهايي از پاک‌بازی و ارزش‌های نوين انساني را تلألؤ بخشيدند. ارزش‌هایی كه پيشاپيش نويدي از ايران آزاد، سربلند و مستقل هستند. رایحه‌ای دل‌انگیز از جامعه‌ای برابر، عادلانه و انساني، آینده‌ای كه در آن از درد و رنج‌های كنوني چيزي جز خاطره باقي نخواهند ماند و ديگر سرنوشت مردم نه به دست جلادان و جیره‌خواران بيگانه، نه به دست کنسول فلان دولت استعمارگر و نه به دست عملة يك نظام وحشي، بنيادگرا و ضد بشر، كه به دست حاكميت جمهور مردم ايران تعيين می‌گردد. به‌جای فنا شدن استعدادها در بستر ناداري، زیاده‌طلبی، رقابت و حسادت‌های استثماري، بر بستري از همدلي و همياري انساني شكوفا خواهد گرديد. این‌گونه است كه نبرد در مسير «داد»خواهي و عدالت به شكوفه دادن ارزشهاي والاي انساني مي انجامد و شايستگي هزاران «آفرين» مي‌يابد، تاريخ بشريت در مسير تعالي اين‌سان ورق مي خورد، سعادت ملت ايران در اين نبرد تضمين بقا و جاودانگي پيدا می‌کند و بسا دردهاي لاعلاج اجتماعي در مسير سرنگوني اين نظام منحط و پس‌ازآن راه‌حل ابدي می‌یابد.
محسن معصومي
مرداد


انجمن نجات ایران .تلاش رژیم ایران برای پاکسازی سایت پارچین، مهمات جدید برای مخالفان توافق اتمی

انجمن نجات ایران
سی.ان.ان امروز پنجشنبه 15مرداد94:
در حالیکه کنگره آمریکا مشغول بررسی توافق اتمی با رژیم ایران و مشخص کردن سرنوشت آن است، منتقدان توافق اتمی شواهد و مدارک جدیدی را برملا کردند که نشان از تلاش رژیم ایران برای لاپوشانی یک سایت اتمی دارد.


گزارشگر ارشد سی.ان.ان در امور امنیت ملی آمریکا:
باراک اوباما روز چهارشنبه در سخنرانی خود از توافق اتمی با رژیم ایران دفاع پر حرارت و حتی مقابله‌جویانه‌یی کرد و تلاش کرد تا قانونگذاران کنگره را از متوقف‌کردن این توافق باز دارد.
ولی مخالفان توافق اتمی امروز مهمات جدیدی به‌دست آوردند.
سی.ان.ان مطلع شده است که جامعه اطلاعاتی آمریکا معتقد است که رژیم ایران در تلاش برای پاکسازی یکی از حساس‌ترین و مشکوک‌ترین سایتهای اتمی خود در تأسیسات نظامی پارچین می‌باشد.
تصاویر جدید که توسط شرکتهای ماهواره‌یی غیردولتی گرفته شده است ماشین‌آلات سنگین از جمله بولدوزرها را در این مکان نشان می‌دهد.

یک مقام بلندپایه جامعه اطلاعاتی آمریکا که اطلاعات این تصاویر را دارد به سی.ان.ان گفت: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که مسئول بازرسی از سایتهای اتمی رژیم ایران است ”با تلاشهای پاکسازی رژیم ایران آشنایی دارد و جامعه بین‌المللی نسبت به خبرگی و مهارتهای تکنیکی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اطمینان دارد “.
بسیاری از قانونگذاران جمهوریخواه و دموکرات قانع نیستند و روی این موضوع انگشت می‌گذارند که دولت آمریکا جزئیات توافقات جانبی بین رژیم ایران و آژانس بین‌المللی را ارائه نکرده است و حتی تأیید نمی‌کند که آیا مقامات آمریکایی این توافقات را خوانده‌اند یا نه.

انجمن نجات ایران .دريا طوفان كرده، شلاقش بزنيد! محمود نيشابوري

انجمن نجات ایران 
خشايار شا كه در تاخت و تاز و كشور گشايي و تجاوزات به كشور هاي همجوارش شهر ه بود، هميشه در فكر فتح يونان و سرزمينهاي اطراف آن بودكه، آنچه نيا كانش از دست داده اند را دو باره پس بگيرد. خلاصه با همه تجهيزات و قشون براه افتادو نزديك ساحل براي استراحت چادر زدند. شبانه دريا طعيان كرد همه ترسيده بودند، خشايارشار فرمان داد: دريا را شلاق بزنيد!
شلاقهاي بزرگي درست شد و تا صبح بر سطح آب شلاق زدند تا همه مشكلات حل شد!، خشايار شاه طوري وانمود مي كرد كه ترس از شلاقهاي او باعث عقب نشيني دريا شده است و گر نه...
داستان بي بي سي بر عكس اين داستان با هزار دروغ و حيله با كمك مزدوران شاه و شيخ بر پيكر مقاومت به خون سرشته بي مهابا شلاق مي زنند، نه تنها برايشان زشت نيست بلكه آنرا ترويج مي دهند، پيوند شاه و شيخ و بي بي سي با آن كار نامه سراسر سياه نشان دهنده ايستادن روبروي مردم ايران و درست كردن وجهه! براي آخوندها ست. اين آخوند هاي شرزه آنقدر جنايت و خيانت كردند كه حتي در اوايل انقلاب ساواكيها براي حقوقشان تظاهرات مي كردند ، حالا شكنجه گر ، بريده مزدور و فرصت طلبان گرد هم مي آيند و داستانسرايي مي كنند.
بي حكمت نيست الان كه همه مماشات گران در رفتن به ايران براي قرار داد با رژيم سبقت مي گيرند، بي بي سي هم بايد چنين كاري را بكند، دستان خونين رژيم را پاك كند و هر طور شده مقاومت را مورد حمله قرار داده كه گويا در ايران همه با رژيم هستند!
پليد جفت پليد است -پاك جفت پاك

محمود نيشابوريخشايار شا كه در تاخت و تاز و كشور گشايي و تجاوزات به كشور هاي همجوارش شهر ه بود، هميشه در فكر فتح يونان و سرزمينهاي اطراف آن بودكه، آنچه نيا كانش از دست داده اند را دو باره پس بگيرد. خلاصه با همه تجهيزات و قشون براه افتادو نزديك ساحل براي استراحت چادر زدند. شبانه دريا طعيان كرد همه ترسيده بودند، خشايارشار فرمان داد: دريا را شلاق بزنيد!
شلاقهاي بزرگي درست شد و تا صبح بر سطح آب شلاق زدند تا همه مشكلات حل شد!، خشايار شاه طوري وانمود مي كرد كه ترس از شلاقهاي او باعث عقب نشيني دريا شده است و گر نه...
داستان بي بي سي بر عكس اين داستان با هزار دروغ و حيله با كمك مزدوران شاه و شيخ بر پيكر مقاومت به خون سرشته بي مهابا شلاق مي زنند، نه تنها برايشان زشت نيست بلكه آنرا ترويج مي دهند، پيوند شاه و شيخ و بي بي سي با آن كار نامه سراسر سياه نشان دهنده ايستادن روبروي مردم ايران و درست كردن وجهه! براي آخوندها ست. اين آخوند هاي شرزه آنقدر جنايت و خيانت كردند كه حتي در اوايل انقلاب ساواكيها براي حقوقشان تظاهرات مي كردند ، حالا شكنجه گر ، بريده مزدور و فرصت طلبان گرد هم مي آيند و داستانسرايي مي كنند.
بي حكمت نيست الان كه همه مماشات گران در رفتن به ايران براي قرار داد با رژيم سبقت مي گيرند، بي بي سي هم بايد چنين كاري را بكند، دستان خونين رژيم را پاك كند و هر طور شده مقاومت را مورد حمله قرار داده كه گويا در ايران همه با رژيم هستند!
پليد جفت پليد است -پاك جفت پاك

محمود نيشابوري

۱۳۹۴ مرداد ۱۴, چهارشنبه

انجمن نجات ایران .فروغ جاویدان، خورشید درخشانی که هرگز غروب نمی کند- قسمت دوم

SUN1به خورشید گفتم چگونه وصفشان میکنی؟
مجاهد شهید علیرضا سده از شهدای سرفراز عملیات فروغ، عشق و ایمانش را به راه و مبارزه بی‌امانش را چنین توصیف کرده بود:
«به خورشید گفتم چگونه و صفشان می‌کنی؟
گفت: گرمایشان زمین را گرما می‌دهد.
به ماه گفتم تو چگونه وصفشان می‌کنی؟
گفت: نور ایمانشان زمین را نورانی می‌کند.
به دریا گفتم تو چگونه وصفشان می‌کنی؟
گفت: عظمت شکو‌هشان از من پهناورتر است
و…»
«… شما به سلامت صحنه را ترک کنید، من جلو دشمن را می گیرم» این فریاد رسای مجاهد شهید فتحعلی سعادت نژاد بود، که در آخرین رزمش در در گیریهای اسلام آباد از ناحیه دست و پهلو زخمی‌شد. در آن جا به همرزمانش گفت: «شما به سلامت صحنه را ترک کنید، من جلو دشمن را می گیرم». آن‌گاه نارنجکش را در دست گرفت و به قلب دشمن زد. تعدادی از مزدوران را به‌هلاکت رساند و خود در اوج سرفرازی به شهادت رسید.
فتحعلی سعادت نژادفتحعلی سعادت نژاد 
در این نبرد یادی از مجاهد شهید طیبه ابو‌فاضلی کنیم، که با این که در عملیات فروغ مجروح شده بود، اما با مقاومت حیرت‌انگیزی درد و جراحت را تحمل می‌کرد. سرانجام بعد از ظهر روز پنجشنبه ۶مرداد۶۷، حین خروج از اسلام آباد، خودروی حامل او و تعداد دیگری از مجروحین، مورد حمله مزدوران رژیم خمینی قرار گرفت و همراه چند تن دیگر از همرزمانش به شهادت رسیده؛ او در یکی از دست نوشته‌های نگاشته بود:
«… مجاهدین از خاکستر خودشان، از گوشت و پوست خودشان دوباره زاییده می‌شوند، وقتی که ایدئولوژی درست باشد، وقتی که ایمان و اعتقاد کامل باشد، در سایه چنین رهبری ضربات جبران خواهد شد. کافی نیست که تنها به پیشر فتهای سیاسی و نظامی بسنده کنیم،بلکه باید گل اید ئولوژیک این پیشترفتها را هم چید، آنها را به ثبت داد»
من آتشم، فرزند بمب و انفجار…
موقع بازگشت روز، پنجشنبه شب در انتهای ستون عقب نشینی، قرار گرفته بودم. ساعت۳ بود، که ستون به فرماندهی خواهر فائزه شهید شروع به حرکت به سمت اسلام آباد کرد که در سیاهخور به کمین مزدوران خوردیم.
۲۰۰۹۷۲۶۱۹۴۹۱۳۶۸۷-۰۷۰۵۵۴۷۵۲۸حرکت ستون خیلی کند و بعضاً متوقف شده بود، که کم‌کم خودم را به جلوی ستون رساندم که با دو اکیپ از پاسداران رژیم درگیر شدیم و هم‌چنان به سمت اسلام آباد حرکت می‌کردیم، که در محلی در سیاه خور که در سمت شمالی جاده دیدم، که خواهری کنار یک خاکریز در قسمت شمالی جاده در که کمی دیواره داشت نشسته است از خواهر سؤال کردم: «چرا این‌جا نشسته‌ای» که خواهر با حالت آرام و آهسته گفت: «برادر از این‌جا برو» دوباره به خواهر گفتم: «که منطقه آلوده است و پاسداران در این اطراف پراکنده اند” که خواهر دوباره با همان حالت گفت: «که برادر از این‌جا برو».کمی جلوتر رفتم دیدم که خواهر مجروح است و خونریزی زیادی کرده و نارنجک کشیده بود که دوباره به خواهر گفتم: «که چرا نارنجک کشیدی می‌توانیم به اسلام آباد برویم و مسافت زیادی نمانده است» که خواهر یکباره دیگر و با حالت فرمان گفت که: «سریعتر برو». ما به سمت اسلام آباد رفتیم وقتی که مجاهد حسین مشار را با یک ام‌تی‌ال‌بی دیدم که از اسلام آباد می‌آمد و مجروحین را از آن‌جا به اسلام آباد برمی‌گرداند محل آن خواهر را به حسین گفتم ولی به احتمال زیاد آن خواهر همان‌جا شهید شد چون درگیری در تمام آن محل به‌صورت پراکنده ادامه داشت و ام‌تی‌ال‌بی نتوانست زیاد به سمت حسن‌آباد برود.
جاودانه فروغ، مجاهد شهید حسینعلی نصر‌آزادانی چه خوب گفته بود:
«… من آتشم، فرزند بمب و انفجار، من خشمم، فرزند انتقام، من جرقه ام فرزند باروت، من مجاهدم، فرزند خلق قهرمان ایران که در ۳۰خرداد متولد شدم، شماره شناسنامه ام بی نهایت، صادره از میدانهای رزم و نبرد بی امان علیه دجال زمان است. آری من یک مجاهدم، فرزند مسعود و مریم…
 مجاهد شهید حسینعلی نصر‌آزادانی

طلوع بیدار
سالهاست…
الهه یادت را
کوه و سرور و بوته‌های علف
به نیا‌یش ایستاده‌اند
طاهره طلوع
ادامه دارد….

انجمن نجات ايران:به سرزمینی می‌رسی..

به سرزمینی میرسی... 
سکوت، روی پلکهایم راه میرفت. صدای پای سکوت از دیوار بلند پلکم با سروش نهفت جانم آمیخت. ناگاه پلک زدم. ندای سروش در حبابهای میان پلکم، نهیبم زد تا نوشتهیی را بر کتیبهیی آبـی بخوانم:
«به سرزمینی میرسی... به موعودی که در آن خویشتنی. با روزان و شبانی بسیط. با افقهایی از رنگینکمان اختیار. با گلبرگهای رنگین آگاهی. با پرندگانی بر شاخساران دانش. کلماتی شکوهساز «زبـان». سروشی شایستهی نجابت موسیقی. بیحائل و محاط در جامه و خلعت حقیقیات.

در کلبهات، زمان بیتوته میکند. از هیاهو تهی میشوی. در معراج سکوتی شگرف و نشیطی. پرندگان حقیقت از اندیشهات آب مینوشند. زخمهایت میبالند و میبوسندت. رنجهایت در آینهات راستقامتند و بالغ. عشق را ایمنی؛ آدمی را تعریف.».. 

                                                       نسیم هامون

انجمن نجات ایران .شادى برده هاى عصر جديد درايران صالح كهندل

انجمن نجات ایران 
غضنفركه يك عمر كارش قشوكردن قاطر ارباب بود، با آب وتاب،تعريف ميكرد:نجات پيداكردم،ازبابت اينكه قاطرارباب راالاغ خطاب كرده بودم مرا محكوم كردندكه يك گوشم راببرند وصدضربه تازيانه بزنند تا عبرتى براى ديگران باشد، اما باالتماس من وپادرميانى بزرگان، ارباب من رامورد لطف خود قرارداد وقراربراين شد گوشم را
ببرند وبه جاى تازيانه درانظارعمومى از قاطر طلب پوزش بكنم،حقا،موجودى مثل غضنفركه خودراتنها يك برده حلقه
به گوش ارباب ميدادند وهيچ دنيايي غيرازآن را نمى شناسد و تجربه نكرده بايد با چنين عمل كرداربابش جشن وپايكوبى بكند.
خبرهاى رسيده حاكى ازاين است كه بعدازاتمام خيمه شب بازى هسته اى( برجام) درشرايطى كه دهها نفر ازجوانان وطن درزندانهاى رژيم حلق اويز شدند،ودهها نفر درانفرادى ها براى إعدام لحظه شمارى ميكنندعده اى از أفراد شناخته شده بدون كوچكترين توجه به جنايات فوق، جار وجنجال به پاكردندكه:خامنه اى دلشبه رحم آمده وتعدادى از زندانيان سياسى سرشناس را مورد لطف ورحمت خود قرار داده و آنها را عفو كردندوبه خاطرهمين رويداد مهم تاريخي به همديگر تبريك گفته ونقل ونبات پخش كردند ودوستان رسانه اى خارجى وداخلي آنها ( آيت الله بى بى سى راديو فردا٠٠٠رسانه هاى موسوم به إصلاحات ٠٠٠)طبق سنت قبلى
در پوشش خبرى اين مزخرفات عقب نمانده وسنگ تمام گذشته البته براى اينكه اين همايش مسخره واقعى ديده شودبه اسنادى مثل :آزادى سخنگوى ستاد تبليغاتي موسوى درروستاى٠٠٠وآزادى ٥و٦ نفر افراد بى نام ونشانكه چندروزازحبس آنهاباقى مانده بوداشاره كردند وازهمه مهمترشكستن حكم تبعيد آقاى زيد آبادى بود،انگاربزرگترين تحول صد سال اخيرايران درحوزه حقوق بشرشكل گرفته، بگذريم،به قول : آدم كوچولوهابايد نسبت به آدم گنده ها
گذشت داشته باشند٠بنابراين چنانكه ذكرشد هركس كه خودرابرده اى بيش درقبال آخوندهانمى بيندوتمام حيات سياسى واقتصادى در آن مناسبات سپرى شده،ودنياي غيرآن را نمى تواند بفهمد حق دارددربرابرتكه استخوانى دم تكانبدهد٠و به اين شيوه كنش واكنش درفرهنگ رژيم آخوندى ميگويند:عفو وبخشش ارباب و كرنش نوكر، واما آنچه به ما درفرهنگ اصيل ايران بر مي گردد
عفو يعنى : ازخطاها وگناهان كسى چشم پوشى كردن وبااو به نرمى رفتار كردن با اين حساب آنهاكه مورد عفو قرارمى گيرندازقوم ظالمان وآنهاكه قرار است عفو بكنندازقوم ظلم شده گان مى باشند.بنابراين من كه نمونه كوچكىازنسل مظلومين از جانب رژيم ضد بشرى هستم ، ازدرون زندان جهنمي گوهردشت كرج با صداى بلند فرياد ميزنم ومى گويم :من و نسلى كه ماوابسته به آنيم نه برده واربه آخوندها نگاه ميكنيم نه چشم به دستان آلوده به خون قاتلان مردميران مى دوزيم، نه مثل مهدى هاشمي ها نسل اندر نسل پوست واستخوانمان ازغارت و چپاول مردم شكل گرفته كهدر مقابل شاه دزدها طلب بخشش بكنيم.وآنكه بايد دنبال عفو باشد رژيم آخوندى با تمام مهره هاى ريز ودرشتش ازخامنه اى گرفته تارفسجانى وروحانى،خاتمى،..كه وجودشان براى مردم ايران جز نكبت بدبختى نبوده ونيست ونهمردم ايران ونمايند گان واقعى آنها چه در زندان يا در هرنقطه از كره خاكى كه براى نجات مردمشان جانفشانى ميكنند.واگر كسى دربى گناهى ما شك دارد يا خودش را خرفتى زده مى تواند ازرژيم بخواهد قسمتى از فيلم دادگاهى كه حتىبا قوانين مزخرف خودشان محاكمه شديم از تلويزون پخش كنند تا مردم قضاوت بكنندوآماده هستم اگر امكان دارد مراعداز١٠ (ده) سال در زندانهاى وحشتناك رژيم محاكمه كنند ودر ديد اذهان عمومى قرار دهند واين درخواست را با ده باراعدام شدنم با جان ودل قبول ميكنم . ويقين دارم كه رژيم جسارت پخش لحظه اى از آن به اصطلاح محكمه را ندارد

صالح كهندل زندان جهنمي گوهردشت

انجمن نجات ایران .حاجی خاطره و امام راحل!

درختي كه تويي! كاظم مصطفوي

انجمن نجات ایران 
با بوسه بر گونة زندانيان قهرماني
كه بي واهمه از بند و دد
فرياد آزادي سر داده اند.


درختي كه ترا مي شناسد
بوي اقاقي مي دهد
و هر برگش
نفسي از ريحان دارد.

درختي كه ترا
در بامداد تاريك روزهاي زنجير مي خواند
روشني تو را مي آورد
از ساعات بند.

درختي كه تو را مي آورد
بر برگ برگ شاخه هايش
خاطرات آفتاب را نوشته است
در كهكشاني از جان ترد جوانه.

درختي كه تويي
خاطره اي هستي پر از شكوفه هاي آواز
كه در فرداي يقين
و بهاري از ترانه اتفاق مي افتد.

30
تير94