۱۳۹۵ اسفند ۳, سه‌شنبه

مجاهد شهید احمد زنگی از سربداران 67 هنگام اعدام در پای چوبه دار فریاد زد "من مجاهدم " - سربداری از سرخ حصار کرج





مجاهد شهید احمد زنگی از سربداران 67 هنگام اعدام در پای چوبه دار فریاد زد "من مجاهدم " - سربداری از سرخ حصار کرج

نام: احمد
نام خانوادگی: زنگی 
سال تولد :1341 
 تاریخ شهادت :8بهمن 1367
محل شهادت: شهریار کرج
نحوه شهادت :حلق آویز
تاریخ فرزند انسان با وجود انسانهائی که همه چیز را میخواهند اما اول برای دیگران ومردم ، داستان مجاهدانی است که مهاجرت کردند وبه جهاد با ارتجاع هار وخونریز دوران یعنی خمنی برخاستندو وفا دار ماندند وسربدار شدندوهرگز تن به ذلت ندادند .
احمد زنگی یک از این نمونه هاست 
او از شرق تهران  وباحتمال زیاد از سیاهوند مهاجرت کرد وبه جمع یاران در سرخه حصار کرج وبه صفی قلی اشرفی پیوست راه ورسم مجاهدت پیشه کرد وتلاشهای بی شاعبه ای در این مسیر نمودو
او جوانی متین باوقار وکم حرف بود نگاهایش صمیمی ویک دنیا از رنج مردم سخن میگفت.
احمد موقع شهادت یک پسر8ساله داشت که اگر چه سن زیادی نیست اما بسیار فهمیده ودرک وفهمی بیش از سنش را بارز میکرد اسم اوسیاوش بودوپدرش به اسم قهرمان تاریخی سیاووش اسم او را سیاوش گذاشته بود.
مجاهد شهید احمد زنگی را برای اعدام به شهریار کردج بردند تا حلق آویز نمایند او با شجاعت بی ماندی در یک فرصت طلائی از غفلت دژخیمان  استفاده نمود وچندین بار فریاد زد" مردم من مجاهدم "زیرا خمینی ودژخیمان بعنوان سارق مسلح وقاچاقچی داشتند او را اعدام میکردنداما این مجاهد دلیر بساط دجالت ودروغ وفریب آنها را بهم ریخت وافشا نمود اما دژخیمان بر سرش ریختند وطناب دار را کشیدند 
اما او به عهدش با خدا وخلق وفا دار ماند وجاودانه شد