۱۳۹۶ تیر ۶, سه‌شنبه

پاسدار شریعتمداری : در جدال باندی ، گربه، محض رضای خدا، موش می‌گیرد؟


 پاسدار حسین شریعتمداری
   
پاسدار شریعتمداری : در جدال باندی ، گربه، محض رضای خدا، موش می‌گیرد؟

به بهانة‌ روز به‌اصطلاح قدس:‌ آیا گربة‌ بینادگرایی آخوندی محض رضای خدا موش می‌گیرد؟ به عبارت دیگر برگزاری «روز قدس!» واقعاً برای قدس و فلسطین است یا منویات دیگری را نمایندگی می‌کند؟
«حمایت از جبهه مقاومت در فلسطین، سوریه، عراق و یمن، صدقه به آنها نیست بلکه هزینه‌ای است که برای تأمین امنیت مردم کشورمان (امنیت رژیم)... پرداخته می‌شود» پاسدار حسین شریعتمداری
  بهتر است حرف آخر را در این زمینه از همان اول بزنیم و اگر لازم بود دوباره به آن برگردیم. پاسدار حسین شریعتمداری با آن که در وقاحت به سبک آخوندی و پاسداری، طوطی دست‌آموز هم خمینی و هم خامنه‌ای است و به‌حق «گماشته‌ ولی‌فقیه در کیهان» نام گرفته اما در جمله‌یی که گفته به‌خوبی نشان داده که تمام «فلسطین فلسطین کردن» های رژیم و اختصاص یک روز به آن به نام «روز قدس»، نه تنها محلی از اعراب ندارد بلکه فقط و فقط به‌خاطر سراپا نگه‌داشتن یک نظام نفس‌بریده و متعلق به مادون تاریخ تکامل انسان است.
  برای این‌که به توخالی بودن ادعاهای فسلطین‌خواهی رژیم بیشتر آشنا شویم خوب است ببینم خود فلسطینی‌ها چه می‌گویند؟
  موضع فلسطینی‌ها در قبال دخالت رژیم در فلسطین
  در این زمینه موضعگیری زیاد است تنها کافی است به یک نمونة‌ جدید اشاره کنیم:
آقای ولید عساف - وزیر پیشین کشاورزی و نماینده پارلمان فلسطین در گردهمایی بزرگ اسلامی ـ عربی با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران در رمضان امسال گفت:
« انقلاب فلسطین کمک کرد تا رژیم دیکتاتور شاه سرنگون شود به این امید که ملت ایران بتواند سرنوشت خود را به‌دست گیرد و یک کشور دموکراتیک نوینی را بسازد. اما در مقابل فلسطینیها از رژیم ایران چیزی جز حمایت برای شقه کردن فلسطینی‌ها ندیدند. چیزی جز دخالت در امور داخلی فلسطینی و تجزیه فلسطین در بخش غزه ندیدند. مردم فلسطین از رژیم آخوندها در ایران هیچ کمکی برای حمایت از فلسطین به‌عنوان فلسطین ندیدند. اما (این رژیم) پول زیادی برای گسترش شقه و کودتا و خونریزی و جنگ داخلی در فلسطین خرج کرد. ما در فلسطین و در پارلمان فلسطین خوب می‌دانیم که مشکل سوریه اگر ادامه پیدا کند اولین ضرر کننده آن فلسطینی‌ها هستند. مشکلات عراق اگر ادامه یابد، اولین ضرر کننده آن فلسطینیها هستند و همچنین اگر هر پایتخت عربی دیگر به‌دست تروریسم ساقط شود، اولین کسانی که قیمت آن را می‌پردازند، فلسطینی‌ها خواهند بود. از این‌رو ما واقعاً می خواهیم که این جنگها و این فتنه‌ها پایان یابد. مردم کشورهای عربی بتوانند آینده‌شان را به‌دست خودشان بسازند و دیکتاتوریها پایان یابد و دستان باند حاکم بر ایران از این کشورها کوتاه شود و به هیچ‌وجه اجازه دخالت رژیم ایران در کشورهای عربی داده نشود».

  موضع رسمی دولت فلسطین
  دولت فلسطین در تاریخ 10اردیبهشت 96 در جواب به اتهامات معاون وزیر خارجه رژیم در امور بین‌المللی، حسین شیخ‌الاسلام که گفته بود: «اعمال دولت فلسطین و رئیس‌جمهورش عباس در حق غزه جنایتی با دستور آمریکا و اسراییل است...» به‌شدت به رژیم ایران و دخالتهایش در فلسطین حمله کرده و گفت: «این رژیم به تفرقه‌انگیزی در امور داخلی فلسطین ادامه می‌دهد و باعث افزایش مشکلات در غزه شده است[1]
  سخنگوی رسمی ریاست‌جمهوری فلسطین نبیل ابوردینه همچنین در بیانیه‌یی گفت: «(رژیم) ایران که در همه جهان عرب مشغول شعله‌ور کردن جنگهای داخلی است نباید به زبانی صحبت کند که در خدمت اسراییل و دشمنان امت عربی است».
  وی از رژیم ایران خواست که از دخالت در امور داخلی فلسطین دست بردارد و افزود «تهران به‌جای این‌که موضع فلسطین را در جنگش برای استقلال تقویت کند تلاش می‌کند کاری کند که فلسطین نتواند با چالشهای بزرگی که آینده فلسطین و مردم فلسطین و قدس را تهدید می‌کند برخورد کند

  دخالت در فلسطین، چرا؟
  بنا بر آنچه گفته شد ضررکننده اصلی سیاستهای مداخله‌جویانة‌ رژیم در کشورهای اسلامی ـ عربی آرمان فلسطین و مردم آن هستند. حرف اول و آخر آنها به رژیم و مزدوران محلی‌اش، از قبیل حزب‌الشیطان، همان حرف شاعر نگون‌بختٍ ثناگوی امیر دزدان، در گلستان سعدی است:
  «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان.»![2]
  این از مردم فلسطین اما مردم ایران چه می‌گویند؟
  مردم ایران درست رو در روی نیات دجالگرانه تروریستی رژیم، خواست و سخن واقعی خود را بارها بی‌هیچ پرده‌پوشی و حاشیه‌روی، بارها خروشیده‌اند:
«نه غزه، نه لبنان! جانم فدای ایران».
  پس دلیل اصرار آخوندها به ادامه‌ تنش و بحران در کشورهای عربی ـ اسلامی از جمله فلسطین چیست؟
  اغلب کارگزاران رژیم از به‌اصطلاح اصول‌گرا تا اصلاح‌طلب از جمله شخص خامنه‌ای بارها به‌صراحت گفته‌اند اگر در سوریه و فلسطین و بحرین و یمن و عراق نجنگند باید در مرزهای ایران بجنگند.
  راستی چرا؟ این کدام «جنگ» است که از آن واهمه دارند؟ در هراس از کدام توفان بنیان‌کن در راه، به قول خودشان مجبور به پیشکش کردن 80هزار موشک به حزب‌الشیطان می‌شوند؟[3]و به‌رغم به لعنت تاریخ تبدیل شدن، از بذل هیچ هزینة‌ میلیاردی برای حفظ یک دیکتاتوری خونریز در سوریه، دریغ نمی‌کنند.
 هراس از کدام دشمن عاجل و آجل، آخوندها را وادار به جنگ در کیلومترها دورتر از ایران کرده است؟
  آنها در توجیه‌تراشی برای دخالت تروریستی خودشان پاسخ را پیشاپیش داده‌اند:
«اگر در سوریه و لبنان (و فلسطین و بحرین و عراق و یمن...) نجنگیم، مجبوریم در همدان و کرمانشاه و تهران بجنگیم» ؛ یعنی جنگ با مردم ایران برای حفظ یک امپراطوری به نفس افتاده، کاغذین و فرتوت[4]
  به زبان وارونة‌ پاسدار شریعتمداری و لحن نیشدار و تحقیرآمیز او در بیان کلمه‌ «صدقه»:
«حمایت از جبهه مقاومت در فلسطین، سوریه، عراق و یمن، صدقه به آنها نیست بلکه هزینه‌ای است که برای تأمین امنیت رژیم پرداخته می‌شود».


[1]  سایت قدس العربی.
[2]  یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت در قلب زمستان و او را ثنایی گفت، فرمود تا جامه‌اش برکنند و از ده به در کردند! مسکین برهنه به سرما همی‌رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند، زمین یخ بسته بود. عاجز شد. گفت: «چه بد فعل مردمند! سگ را گشاده‌اند سنگ را بسته». امیر دزدان از غرفه بشنید و بخندید و گفت: «ای حکیم از من چیزی بخواه!»، گفت: «جامه خود می‌خواهم، اگر انعام فرمایی کرم باشد».
امیدوار بود آدمی به خیر کسان             مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
سالار دزدان بر حالت وی رحمت آورد و جامه باز فرمود و لباچه پوستینی ودرمی چند بر آن مزید کرد و بدادش وعذر خواست و لطف بسیار کرد.
گلستان سعدی
[3] حضرت آقا فرمودند اگر آنها (اسرائیل) غلطی کنند حیفا و تل‌آویو را با خاک یکسان می‌کنیم. این حرف شعاری نیست و ایران به کمک حزب‌الله و دوستانش این قدرت را دارد که حیفا و تل‌آویو را با خاک یکسان کند. بیش از 80هزار موشک آماده شلیک به تل‌آویو و حیفا است». پاسدار صفوی 30 اردیبهشت 94

[4] خامنه‌ای: اگر در سوریه نجنگیم، باید در کرمانشاه، همدان و استانهای دیگر ایران بجنگیم