۱۳۹۵ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

پیام زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند از بستگان مجاهدان اشرفی به‌مناسبت روز جهانی زن



پیام زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند از بستگان مجاهدان اشرفی به‌مناسبت روز جهانی زن

زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند از بستگان مجاهدان اشرفی طی پیامی به‌مناسبت روز جهانی زن گفت: «در حالی روز جهانی زن را گرامی می‌داریم که رد پای رژیم ضدبشری و زن‌ستیز آخوندی در تمامی 38سال گذشته با ستم مضاعف در حق زنان میهنم بیش از هر ظلم و ستم دیگری خودنمایی می‌کند. خمینی جلاد اولین جنایتش را با اجباری کردن حجاب و با شعار یا روسری یا توسری به زنان ایران‌زمین تحمیل کرد. بلافاصله با استقرار و تحمیل رژیم قرون‌وسطایی و ضداسلامی ولایت‌فقیه آنان را از مناصب قضا و مدیریت و وزارت و ریاست‌جمهوری محروم نمود و علناً و عملاً اعلام نمود که زنان در رژیم بنیادگرای آخوندی جنس دوم محسوب شده و از حقوق انسانی برخوردار نیستند. و در سالهای بعد توسط شاگردان و عمال خود از جمله رفسنجانی، خامنه‌ای، رئیسی، نیری، پورمحمدی، خاتمی، روحانی، کروبی و... . که همگی طی سالهای قبل و جاری از مقامات درجه یک رژیم آخوندی بوده و می‌باشند به دستور خمینی جلاد به بسیاری از دختران و زنان و مادران این مرز و بوم تجاوز شد و بسیاری از آنان تیرباران گردیدند. حتی مادران باردار را نیز تیرباران نمودند.

این گونه جنایات با شدت بیشتری بعد از خمینی به دستور خامنه‌ای جنایتکار تا حال حاضر ادامه داشته و دارد و اگر شیر دختری مانند ریحانه در دفاع از خود مأمور اطلاعات آخوندی را به سزای عمل پلید خویش برساند، خامنه‌ای توسط مزدورانش در قوه به‌اصطلاح قضاییه آنان را بدار می‌آویزند و دیوگونه تنوره می‌کشند که زنان و دختران در حکومت بنیادگرای ولایت‌فقیه از هیچ‌گونه حقوق انسانی برخودار نیستند.

آخوندهای جنایتکار با دایر کردن خانه‌های عفاف به بهره کشی جنسی از زنان و دختران می‌پردازند و با اعمال قوانین زن‌ستیزانه دخترکان 8 الی 12ساله را به اسم ازدواج در معرض خرید و فروش قرار می‌دهند. آمار زنان بی‌سرپناه تحت عنوان کارتن خواب طبق آمار خود رژیم بیش از 5000 در تهران می‌باشد.

اگر زنان و دختران آگاه ایرانی نسبت به جنایات رژیم آخوندی اعتراض کنند توسط قصابان اطلاعات سلاخی شده و یا به زندان و زنجیر کشیده می‌شوند و آنان که به صفوف مقاومت سازمان‌یافته می‌پیوندند نیز اگر در تیررس جلادان رژیم ملایان قرار گیرند مانند صبا و آسیه و پوران و زهرا و زهره و... . به‌شهادت می‌رسند.

در یک کلام خلیفه بنیادگرای آخوندی به‌علت اعمال تبعیض آمیزش نسبت به زنان و تجاوز به دختران و مادران در زندانهایش و تیرباران کردن مادران باردار و در راستای احیای تساوی حقوق زن و مرد و همچنین تحقق جنبش دادخواهی باید در مراجع و دادگاه‌های ذیربط بین‌المللی به محاکمه کشیده شود.

دور نیست تا زمانی فرا برسد که بقول رئیس‌جمهور مقاومت، خانم مریم رجوی، این رژیم درهم شکسته ضربه نهایی را از همان جایی دریافت کند که اصلاً فکرش را هم نمی‌کرده و به حساب نمی‌آورده! یعنی شیرزنان ایرانی. همانهایی که از آنان به‌عنوان نیروی تغییر یاد می‌شود. یعنی پدیدآورندگان هزار اشرف.

گرامی باد روز جهانی زن
نوید بخش برابری حقوق زن و مرد
مرگ بر اصل ولایت‌فقیه
زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران
درود بر رجوی
17اسفند1395.

اقدام ماجراجویانه شناورهای سپاه پاسداران علیه ناو آمریکایی



 ناو یو اس ان اس

اقدام ماجراجویانه شناورهای سپاه پاسداران علیه ناو آمریکایی
خبرگزای رویترز روز دوشنبه 16اسفند به‌نقل از یک مقام دولت آمریکا خبر داد شناور‌های تندرو سپاه پاسداران تا ۵۵۰ متری کشتی ردیابی «یواس‌ان‌اس» نزدیک و متوقف شدند.
این مقام دولت آمریکا که نخواسته نامش فاش شود اضافه کرده سه کشتی نیروی دریایی انگلستان این ناو آمریکایی را همراهی می‌کردند.
مقام یاد شده این اقدام سپاه پاسداران را 'غیر حرفه‌یی و خطرناک' توصیف کرد.
در ماه اوت ۲۰۱۶ یک کشتی آمریکا در واکنش به رفتار قایق های سپاه پاسداران تیر اخطار شلیک کرده بود.
همزمان یک مقام آمریکایی به شبکه خبری فاکس‌ نیوز گفته است رژیم ایران 'دو موشک بالستیک' کوتاه برد آزمایش کرده است. این شبکه به‌نقل از مقامها همچنین خبر نزدیک شدن شناورهای رژیم ایران به ناو آمریکایی را تأیید کرده است.

سخنگوی نیروهای ائتلاف عربی: رژیم ایران عامل تروریسم در منطقه است




 سرتیپ احمد عسیری سخنگوی نیروهای ائتلاف عربی 
سخنگوی نیروهای ائتلاف عربی: رژیم ایران عامل تروریسم در منطقه است




به گزارش الجزیره 17اسفند 95 سخنگوی نیروهای ائتلاف عربی سرتیپ احمد عسیری در یک سخنرانی در اسلو پایتخت نروژ گفت: «رفتار رژیم ایران باعث تروریسم و ناامنی در منطقه است و عربستان و نیروهای ائتلاف در کنار یمن خواهند ایستاد تا امنیت به آن برگردانده شود».

وی اضافه کرد که هیچ شکی نیست که رفتار منفی ایران در منطقه عامل اصلی تروریسم و ناامنی در منطقه بوده است و جامعه جهانی می‌داند که حزب‌الله خطرناک‌ترین گروه تروریستی است که برای پشتیبانی مالی خودش در لبنان و سوریه، سلاح و مواد مخدر را در همه جای جهان قاچاق می‌کند.

سخنگوی نیروهای ائتلاف عربی در ادامه گفت: «رژیم ایران علناً اعتراف می‌کند که از حزب‌الله لبنان پشتیبانی مالی و معنوی و آموزشی و تجهیزاتی می‌کند و تلاش کرده است که یک نمونه از آن هم با استفاده از شبه‌نظامیان حوثی در مرزهای جنوبی ما تشکیل دهد... .»

توقیف یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از داراییهای رژیم ایران در اروپا به‌دلیل تروریسم




 دادگاه لوگزامبورگ
توقیف یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از داراییهای رژیم ایران در اروپا به‌دلیل تروریسم
به نوشته روزنامه نیویورک تایم، قاضی لوکزامبورگ حکم توقیف یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارایی‌های متعلق به بانک مرکزی رژیم ایران را در اروپا صادر کرده است.
این روزنامه روز دوشنبه 16 اسفند 95 در گزارشی با عنوان «برجام می‌تواند دروازه‌یی برای دعاوی حقوقی تروریسم باشد» نوشت: «در دو دهه گذشته از زمانی که کنگره آمریکا با اضافه کردن یک بند استثنا به قوانین آمریکا مبنی بر این‌که افراد نمی‌توانند از دادگاه‌ های آمریکایی برای تعقیب کیفری دولت‌ های خارجی استفاده کنند، قربانیان حملات تروریستی بیش از 50میلیارد دلار در حکم‌ های غیابی دادگاه علیه رژیم ایران برنده شده‌ اند».
نیویورک تایمز. افزود: این احکام بیشتر نمادین به نظر می‌آمدند و حتی رژیم ایران حاضر نبود در دادگاههای آمریکا علیه این دعاوی از خود دفاع کند. ولی اینک، این‌گونه پرونده‌ها با یک رویداد حقوقی و مرتبط با امنیت ملی با این روند تلاقی کرده و آن توافق هسته‌یی رژیم ایران و شش قدرت جهانی یا برجام است.
این گزارش تصریح کرده است، برای نخستین بار، گروهی از خانواده‌های قربانیان حملات تروریستی که پیشتر توانسته بودند از یک دادگاه آمریکا علیه رژیم ایران حکم غیابی دریافت کنند برای به اجرا گذاشتن حکم این دادگاه به اروپا رفته و تلاش کرده‌اند تا این حکم را در اروپا به اجرا بگذارند. افراد مطلع از این پرونده گفته‌اند، یک قاضی در لوکزامبورگ بدون سر و صدا حکم به توقیف یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارایی رژیم ایران در اروپا صادر کرده است.
این گزارش می‌افزاید، علت توجه اندک رسانه‌یی به حکم لوگزامبورک به این دلیل است که روند رسیدگی به این پرونده کاملاً به‌صورت محرمانه پیگیری شده است. ولی اکنون جزییات این پرونده در نامه‌یی در واشینگتن دست به دست می‌شود.

نیویورک تایمز می‌افزاید: وکلای خانواده‌های قربانیان در نامه‌یی به نخست‌وزیر لوکزامبورگ در روز پنجشنبه از وی خواسته‌اند با کمک دولت این کشور مانع تلاش‌های رژیم ایران برای رفع توقیف از اموالش شود. این گزارش می‌افزاید، شکایت که منجر به حکم غیابی اولیه در آمریکا شده است، توسط خانواده‌های قربانیان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر طرح شده بود.

آخرین وضعیت جنگ انتخابات





آخرین وضعیت جنگ انتخابات

این روزها حملات باندی بر سر نمایش انتخابات نظام، کماکان ادامه دارد. اما علت این کشمکش چیست؟ و چرا آنها نمی‌توانند شعله این جنگ را پایین بکشند، در حالی که هر دو باند از عواقب آن به‌شدت وحشت دارند؟  
برای فهم بهتر مضمون حملات باندی، خوب است مواضع هر باند بر ضد باند رقیب، جداگانه بررسی شود.

در باند خامنه‌ای در مجموع دو حرف وجود دارد. یک طیف می‌گویند باید روحانی را حذف کرد. برای نمونه مهدی محمدی، عضو تیم مذاکره‌کننده پاسدار جلیلی می‌گوید چرا باند روحانی قشون‌کشی کرد که روحانی تک دوره‌ای نشود؟ یا رسانه‌های رژیم 16اسفند حرف یک تحلیلگر نظام را بازتاب دادند که وجود خبری مبنی بر کناره‌گیری ظریف در دولت بعدی را، نشانه شکست قطعی روحانی دانست و گفت: «کناره‌گیری ظریف نشانه شکست ایده اصلی دولت روحانی است. [چرا که] روحانی معتقد به حل مشکلات اقتصادی از طریق آمریکا و کشورهای اروپایی بود». بعد هم نتیجه می‌گیرد که وقتی این ایده اصلی روحانی شکست خورده، دیگه جایی برای روحانی باقی نمی‌ماند، چون ایده دیگری ندارد. یک طیف دیگر در باند خامنه‌ای می‌گویند نه، حذف روحانی بعید است. باید روحانی را تا هر جا که می‌توانیم تضعیف کنیم. یکی از اینها باهنر، نایب‌رئیس پیشین مجلس ارتجاع است... روزنامه حکومتی اعتماد هم به این دو طیف در باند خامنه‌ای اشاره کرده و می‌نویسد هر چه جلوتر میاییم، ایده حذف روحانی کمرنگ‌تر می‌شود و به این سمت می‌رود که روحانی بیاید، اما تضعیف شده.

اما حرف باند روحانی چیست؟
باند روحانی تلاش می‌کنند روی ضعف خامنه‌ای سوار شوند و به این وسیله از باند رقیب امتیاز بگیرند. دیروز جلودار زاده، عضو مجلس ارتجاع از باند روحانی گفت: «روحانی کشتی شکسته در حال غرق شدن... را نجات داده است». یعنی اوضاع نظام را به یک کشتی در حال غرق شدن تشبیه کرده و تهدید می‌کند که این روحانی است که می‌تواند این کشتی را نجات بدهد. پریروز هم ربیعی، وزیر کار رژیم خطاب به باند رقیب گفت: «اگر کشور هنوز دست شما بود، اکنون وضعیت ما بسیار ناگوار بود».

از طرف دیگر در این کشمکش، باندهای نظام هر روز ابعاد جدیدی از دزدی و فساد همدیگر را افشا می‌کنند. در حالی‌که به خوبی می‌فهمند که اینها به ضرر نظام است. مشخصاً روحانی چندی پیش هشدار داد که آخر همه ما کشتی نشینان یک کشتی هستیم، اگر کشتی غرق بشود، همه با هم غرق می‌شویم! پریروز پزشکیان، نایب‌رئیس مجلس ارتجاع به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «خودخواهیها باعث آسیب به کشور و مردم شده است. پول، پست، شهرت و مسائلی از این قبیل باعث جنگ و دعواهای گروهی، حزبی و سیاسی می‌شود».

بنابراین این درست است که هر دو باند نظام، به‌شدت خواهان حفظ نظام هستند، تا بتوانند هر چه بیشتر غارت کنند؟ اما وقتی در جنگ باندی، یک باند می‌بیند باند رقیب مجرای چپاول را بر آن باند تنگ می‌کند، دیگر این‌جا اولویت برایش منافع باندی است؛ برای همین حتی به قیمت ضربه به کلیت نظام، با حمله و هجوم به باند رقیب، می‌خواهد دست او را از منابع خودش کوتاه کند. حتی خامنه‌ای در صحبتی که با بسیجی‌هایش تحت عنوان راهیان نور داشت، به رئیس‌جمهور نظام خودش حمله کرد و گفت سیاستهای او باعث فشار دشمن شده است.

اما سؤال این است که بالاخره این رویارویی‌های درون رژیم به کجا خواهد رسید؟

اینکه آیا خامنه‌ای روحانی را حذف می‌کند یا به آن تن می‌دهد، تصمیمی است که بر اساس شرایط متحول داخلی و بین‌المللی، خود خامنه‌ای باید بگیرد. اما یک چیز به‌طور قطعی روشن است، تمامیت نظام بر اثر همین حملات متقابل باندهای نظام دچار تضعیف و فرسودگی هرچه بیشتر می‌شود. برای همین هم روحانی روز 7اسفند 95 نسبت به این موضوع هشدار داد و گفت: «این خیانت به کشور و نظام است، همه ما کشتی‌نشینان یک کشتی هستیم». ولی واقعیت این است که به قول معروف با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی‌شود و با حرف زدن از وحدت و دوستی، وحدت و انسجام حاصل نمی‌شود و هر روز که می‌گذرد، جنگ و جدال بیشتر و رژیم ضعیفتر می‌شود
.

مریم رجوی در کنفرانس بین المللی روز زن در آلبانی: رهبری زنان و نسلی از مردان خواهان رهایی و برابری با تصاویر کامل برنامه


  مریم رجوی در کنفرانس بین المللی روز زن در آلبانی: رهبری زنان و نسلی از مردان خواهان رهایی و برابری با تصاویر کامل برنامه 

به‌مناسبت روز جهانی زن، یک کنفرانس بین‌المللی در آلبانی تحت عنوان زنان در رهبری سیاسی، با حضور مریم رجوی و شخصیت‌های سیاسی و مبارزان جنبش برابری از کشورهای مختلف جهان برگزار شد.
در این کنفرانس سخنرانی‌هایی پیرامون تهدید دیکتاتوری بنیادگرا و زن‌ستیز آخوندها، مقاومت زنان ایرانی در برابر رژیم ولایت فقیه و نقش راهگشای زنان پیشتاز و قهرمان اشرفی ایراد شد.
مریم رجوی در سخنرانی خود در این کنفرانس گفت:

خواهران عزیزم!
زنان سراسر ایران که شیفته و بی‌‌قرار آزادی و برابری هستید، زنان شجاعی که در زندان‌های سیاسی مقاومت می‌کنید، زنان و مردان برابری‌طلب و آزادیخواه، روز جهانی زن را به‌همه شما تهنیت می‌گویم و به‌دهها هزار زن دلیری که در نبرد با رژیم ولایت فقیه شکنجه شدند، یا به‌شهادت رسیدند، درود می‌فرستم.

خوشحالم که امسال مراسم روز جهانی زن، با حضور گروهی از هزار زن پیشتاز اشرفی برگزار می‌شود که در سال‌های گذشته حفاظت از آن‌ها در برابر حملات رژیم آخوندی، بخشی از کوشش‌ها و مبارزات خواهران ما در سراسر جهان بود.
انتقال امن و سالم مجاهدین از لیبرتی به‌خارج عراق، آن‌هم به‌صورت جمعی و سازمانی یک شکست سنگین برای رژیم ولایت‌فقیه است. آن‌ها، چنان که با موشک‌باران‌های وحشیانه نشان دادند، می‌خواستند نیروی محوری آلترناتیو رژیم خود را کمرشکن کنند؛ اما شکست خوردند. به‌این مناسبت می‌خواهم از مردم و دولت آلبانی به‌خاطر ابتکار بزرگ‌شان قدردانی کنم که آلبانی را به‌مثابه الگویی برای آزادی و انسانیت در جهان کنونی معرفی کردند.














هم‌چنین باید از زنان والا و ارجمند از سراسر جهان، که شماری از آن‌ها امروز در این جا حضور دارند، به‌خاطر یاری و حمایت ذیقیمت آن‌ها از زنان اشرفی صمیمانه قدردانی کنم. همبستگی با هزار زن پیشتاز اشرفی در سال‌های اخیر، یکی از درخشان‌ترین و کارآمدترین پروژه‌های زنان و از افتخارآمیزترین جنبش‌های همبستگی در سراسر جهان بود. به‌ همه این خواهران عزیزم در کارزار همبستگی درود می‌فرستم. همچنین اینجا از اشرف نشان‌هایی که در این کارزار بزرگ نقش کلیدی داشتند قدردانی می‌کنم.
از همه آن‌ها انتظار دارم کوشش‌های خود را در حمایت از مبارزه زنان ایران برای برقراری آزادی و برابری در ایران، گسترش دهند.
حضار گرامی!
رژیم ایران، در نظر مردم جهان، با صدور تروریسم و جنگ و بنیادگرایی و تلاش برای ساختن تسلیحات هسته‌یی شناخته می‌شود. در نتیجه دو واقعیت مهم، کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است:
اول این که این رژیم به موازات صدور تروریسم و بنیادگرایی به كشورهای منطقه، عامل اشاعه زن‌ستیزی به آن‌ها نیز هست. از این‌رو، مهم‌ترین تهدید علیه دستاوردهای زنان در جهان امروز به‌ شمار می‌آید.
دوم این که زنان مقاوم ایران، نقش تعیین‌کننده‌یی در مقابله با بنیادگرایان حاکم داشته و دارند. این واقعیت که در ایران بیشترین سرکوب‌ها متوجه زنان است، کار دفاعی آخوندها در برابر تهدید موجودیت رژیم‌شان است. تحمیل حجاب اجباری و تبعیض‌های فاحش علیه زنان در محیط‌های آموزشی و شغلی همه برای به‌بند کشیدن زنان است وگرنه آخوندها نمی‌توانند حکومت خود را حفظ کنند. و به دست همین زنان و با همت عموم مردم ایران سرنگون می‌شوند. در نقطه مقابل، زنان نیز نقش اثرگذار و بالنده خود را در مبارزه علیه استبداد مذهبی نشان داده‌اند. به‌عنوان مثال:
ـ در صحنه نبرد با پاسداران
ـ در مقاومت‌های بی نظیر در اتاق‌های شکنجه و زندان‌های رژیم
ـ در صف اول تظاهرات و قیام‌ها
ـ در سازمان دادن اعتراض‌های معلمان و کارگران و سایر اعتراض‌کنندگان
-در سازمان دادن و رهبری یك جنبش اجتماعی و سیاسی بین‌المللی علیه فاشیسم دینی حاكم بر ایران
ـ و هم‌چنین در مسئولیت‌پذیری فعال در جنبش سازمان‌یافته مقاومت ایران.
می‌خواهم این واقعیت را توضیح بدهم که اگرچه برای دهه‌ها، هدف مبارزه زنان و موضوع روز جهانی زن، رفع نابرابری و خشونت علیه زنان بوده است، اما امروز علاوه بر آن، رسالت فراتری بر دوش زنان قرار گرفته که نجات جوامع بشری از بنیادگرایی و تروریسم است.









در این مورد، اجازه بدهید به یک تجربه خاص جنبش مقاومت ایران اشاره کنم:
در دهه۱۳۷۰ که امر رهبری زنان در سطوح مختلف پیشاروی مقاومت ما قرار گرفت و سازمان کار این مقاومت را تغییر داد، زنان این جنبش، قدم در راهی ‌‌گذاشتند که الگوی از پیش‌آماده‌یی برای آن وجود نداشت. آن‌ها بر آن شدند که هرچه را که نشانی از نابرابری، از نادیده گرفتن زنان و از موانع مشارکت جمعی دارد، کنار بگذارند و به‌جایش مناسبات نوینی برقرار کنند.
آن‌ها به خود و توانمندی‌های خود باور كردند و توانستند غول ناباوری که مانع بزرگ آن‌ها بود را کنار بزنند، خود را از اسارت تفکر و نگاه کالایی رها کنند، به جای كنش‌پذیری و مسئولیت‌گریزی، مسئولیت‌پذیر شدند، ترس از شكست، و ضعف نشان‌دادن در مقابل هجوم سختی‌ها را از خود دور كردند و در روابط میان خود صمیمیت و خواهری برقرار کردند.
در دهه ۱۳۸۰، براثر اشغال عراق توسط آمریکا و سپس توسط رژیم ایران، اوضاع دشواری به‌وجود آمد. به‌دنبال آن، رژیم ایران به‌کمک دولت دست‌نشانده خود در عراق، اشرف را محاصره کرد و به‌جنگ بی‌رحمانه‌یی برای انهدام مجاهدین رو آورد. همزمان استبداد مذهبی با بهره‌گیری از سیاست مماشات دولت‌های غربی، با هجوم همه‌جانبه به این مقاومت قصد نابودی آن را داشت.
در این اوضاع طاقت‌فرسا، ‌رهبری زنان مجددا به‌آزمایش کشیده شد. سوال اصلی این است که آن‌ها چگونه توانستند این خرق عادت و این تغییر فرهنگ هزاران ساله را به‌نحوی انجام دهند که تداوم پیدا کند؟ واقعیت این است که از ابتدای این تحول، رهبری زنان در جنبش ما، جا به‌جایی مدیریت مردان با مدیریت زنان نبود.
حضور زنان در سطوح مختلف رهبری و مدیریت البته گامی است به‌پیش. اما اگر با دگرگونی اساسی در فرهنگ و در مناسبات زن و مرد همراه نباشد و مادامی که برابری و همبستگی را برقرار نکند، این دستاورد بازگشت‌پذیر است.
پیام تازه مقاومت ما، درست در همین نقطه است:
این که رهبری زنان وقتی به‌صورت یک نهاد پایدار به‌بار می‌نشیند که ضرورتاً با مسئولیت‌پذیری مردان مؤمن و معتقد به آرمان ‌برابری همراه باشد. بدون وجود مردانی که آرمان برابری را پیشاروی خود قرار داده و برای برقراری آن قیام کرده‌ باشند، رهبری زنان صورت واقعی به‌خود نخواهد گرفت. تجربه رهبری زنان در جنبش ما، با نقش‌آفرینی صفی از این مردان، از این پیشگامان دنیای تازه، امکان‌پذیر شد.
بنابراین خطاب به شما برادران عزیزم می‌گویم:
راهی که شما در این سه دهه پیمودید مایه سربلندی است؛ نه فقط برای من و برای ما که برای مردم ما و برای جهان بشری که تشنه برابری و آزادی است.
بله، این مردان رها روابط جمعی نویی شکل دادند، با شور و اشتیاق، همه جا به‌دفاع از آرمان برابری برخاستند و اثبات‌گر امر رهبری زنان شدند. آن‌ها ارزش‌های تازه‌یی بر پایه صدق ورزیدن و از خود گذشتن و دیگران را بر خود اولویت دادن، خلق کردند. آن‌ها بر نگرش کالایی نسبت به زنان خط بطلان کشیدند و در پرتو همین مناسبات، در صفوف خود برادری را به‌مراتب بیش از گذشته برقرار کردند.
پس، مشارکت برابر زنان در رهبری، فراگردی نیست که بدون رهایی مردان متصور باشد. چگونه متصور است که نیمی از جامعه قید و بندهای اجبار و بهره‌کشی را در هم بشکند؛ در حالی نیمه دیگر هنوز در اسارت همان تاریکی‌هاست.
تجربه جنبش ما اثبات کرد که رهبری زنان، از یک ‌سو آن‌ها را در مدار انسان‌های مسئول و برابر قرار می‌دهد، از سوی دیگر وقتی مردان رهبری زنان را می پذیرند، یک سازوکار رهایی‌بخش را ممکن می‌کنند. برآیند این برابری، تعالی روابط و مناسبات است. یعنی بر اثر آن، روابط برادرانه و هم‌چنین همبستگی و روابط خواهرانه متحول و نو می‌شود.
یعنی مناسبات درهر دو سو از قیاس، رقابت منفی و تنگ نظری آزاد می‌شود. در این صورت هر کس پیشروی دیگری را نه مانع خود که امکان تازه‌یی برای پیشروی خویش می‌بیند. آری، در جهان رهایی و آزادی، پیشروی زن و مرد نه در تقابل با هم، که لازمه هم‌اند و یک‌دیگر را تکمیل می‌کنند.
در حقیقت مردان این جنبش، پیام رهایی‌بخشی برای جامعه ایران دارند. این پیام، فراخوانی است به همه پسران و برادران و پدران ما در جامعه ایران که برای رهایی مردم ایران، به‌دفاع از آزادی و برابری برخیزند. پیام رهایی‌بخش آن‌ها، همان گمشده جهان امروز یعنی برادری است. پس رهبری زنان در جنبش مقاومت، نام و نماد یک دگرگونی است که روابطی بر اساس برابری حقیقی بنا کرده است.
تأکید می‌کنم که این برابری چیزی نیست که در تساوی حقوقی و سیاسی و فرصت‌های مساوی متوقف شده باشد، بلکه ضرورتاً ارتقای همبستگی انسانی را می‌طلبد. یعنی زنانی که سرنوشت خود را به‌دست گرفته‌اند و هم‌چنین مردانی که با ایمان به‌برابری، شخصیت بارآور، خلاق و فعال را در خود پرورش داده‌اند. این مناسبات تازه که از بسیاری قید و بندها رها شده، در درون یک جنبش محاصره شده، مولد نیروی عظیمی شد که با آن توانست به‌یک پایداری پرشکوه دست بزند.
در نتیجه:
شما مجاهدین توانستید در مقابل ۹ حمله و قتل‌عام و دو بار گروگان‌گیری، در مقابل ۶۷۷ روز شکنجه صوتی و در مقابل هشت سال محاصره ضدانسانی، پایگاه آزادی و برابری را برای سال‌های طولانی برپا نگاه‌دارید.
در صحنه بین المللی نیز شما توانستید لیست‌گذاری مجاهدین در اروپا و آمریکا را که به‌درخواست آخوندها صورت گرفته بود، یکی پس از دیگری باطل کنید و در بیش از ۲۰دادگاه حقانیت این مقاومت را به اثبات برسانید.
بنابراین، نتیجه‌گیری مهم درباره تحولات این سال‌ها این است که استقامت اشرف و لیبرتی به‌عنوان پایگاه آزادی با چنین زنان و مردانی ممکن شد. هم چنین پیشروی این مقاومت را در همه پهنه‌های سیاسی، حقوقی و بین‌المللی امکان‌پذیر کرد. و این تجربه‌ درخشانی است از توانایی شگرف رهبری زنان و یک مناسبات برابر.
بله، این پدیده نو، هزار زن پیشتاز است و نسلی از مردان خواهان رهایی و برابری. به‌همین مناسبت، در اینجا می‌خواهم به مسعود به خاطر پرورش چنین نسل‌هایی از زنان و مردان تبریک بگویم که چنین تحول بزرگی را در تاریخ جنبش ایران و جنبش خلق‌های منطقه محقق کرده است.
پس، کسانی که‌ می‌گویند قرن ۲۱ قرن زنان است، درست می‌گویند. اما باید مفهوم آن را خاطر نشان کرد که رهبری زنان به‌معنی هدایت روابط انسانی به‌سوی برابری حقیقی زن و مرد و به‌میدان آمدن صفی طولانی از مردان معتقد به آرمان برابری است.
آن مناسباتی که بر نابرابری زن و مرد متکی است، نظامی که زنان را به‌حاشیه می‌راند و نظامی که امکان مشارکت بخش اعظم مردم در امور کشورشان را از بین می‌برد، نتیجه‌اش قدرت‌طلبی بی‌انتها، استبداد و انحصارطلبی، تصمیم‌گیری‌های پنهانی، اتلاف منابع کشور و فساد و سرکوب است. راه‌حل این بحران که در جهان کنونی فراگیر شده، رهبری زنان است.
تاکید می‌کنم هرجا که دمکراسی نیست، بدون مشارکت برابر زنان در رهبری نمی‌توان به‌‌آن رسید. در سال ۱۳۹۰ خانم دانیل میتران فقید در پیامی به زنان و مردان ‌اشرفی‌ گفت: «دوستان عزیز و نازنین اشرفی من، تدارک آینده، به بهای فداکاری شما به دست می‌آید، اما تنها این نیست: همه باید الگویی را که شما برای تمام ستمدیدگان ترسیم می‌کنید و پیام امیدی که با خونتان خطاب به بشریت می‌نویسید را همواره مد نظر داشته باشند».
خانم فرانسواز هریتیه مردم شناس معروف فرانسوی نیز سال گذشته، با اشاره به‌تجربه زنان در اشرف و لیبرتی گفت:‌ این تجربه «اگر پاسخ بگیرد الگویی برای كل بشریت خواهد شد. این به‌مثابه پیامی است به زنان که به این واكنش غیر طبیعی كه از كودكی به آن‌ها تحمیل شده كه بگویند من هیچ‌وقت نخواهم توانست و این در حیطه مردان است تن ندهند. و باید قبول كنند كه جسورانه دل به دریا بزنند».
بله، تمام مسأله این است: جسورانه دل به‌دریا زدن. و این کاری است که اشرفی‌ها کردند.
سلام بر زنان سرفراز اشرفی که جان خود را در این پایداری فدا کردند از صبا و آسیه و نسترن و مهدیه تا زهره و گیتی و تا آخرین آن‌ها کلثوم و پوران و نیره. آن‌ها پرچمی را در اهتزاز نگاه داشتند که پیش از این توسط صفی طولانی از زنان قهرمان دیگر حمل شده است. زنان‌ پیشتاز از اشرف شهیدان، فاطمه امینی، مرضیه اسکویی و اعظم روحی آهنگران تا نصرت رمضانی، آزاده طبیب، طاهره طلوع، مهین رضایی، نسرین پارسیان‌، بتول رجایی، فریده ونایی و صفی از سرداران و شیرزنانی که در مسیر آزادی و رهایی مردم ایران به خاک و خون غلتیدند.

دوستان عزیز!
برای ایران آزاد فردا، ما بر امر برابری زنان با مردان تأکید داریم و آن را لازمه سرنگونی استبداد مذهبی و تضمین دمکراسی در ایران فردا می‌دانیم. برابری در عرصه‌ حقوقی و قضایی، برابری در خانواده، برابری در فرصت‌های اقتصادی و مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی. ما برای آزادی و حق انتخاب آزادانه زنان به پا خاسته‌ایم. از جمله حق انتخاب شغل، حق طلاق و حق انتخاب پوشش.
رژیم حاکم بر ایران، عامل عقب نگهداشتن و به انحطاط کشاندن جامعه ایران و تمام منطقه است. این رژیم، عامل دین اجباری، منشأ تفرقه افکنی حول مسأله شیعه و سنی و مسبب رواج سنگسار و قوانین ضدبشری به‌بهانه اجرای قوانین اسلام است.
از ملت‌های خاورمیانه بپرسید دشمن اصلی حیات و موجودیت‌تان کیست؟ از مردم سوریه بپرسید چه رژیمی در کشتار نیم میلیون هموطنان‌ بی‌پناه‌تان مددکار اصلی بشار اسد است؟ از زنان سوری بپرسید چه نیروی شریری است که میلیون میلیون زن سوری را بی‌خانمان و بی‌پناه و آواره کرد؟ چه رژیمی بود که با پاسداران و شبه‌نظامیان خارجی‌اش، حلب را به‌خاک و خون کشید و آن‌همه کودک معصوم را پرپر کرد؟ و امروز می‌بینیم که عوامل و فرستادگان آخوندها حتی درکشورهای بالکان نیز در حال ترویج افکار بنیادگرایانه و زمینه‌‌سازی تروریسم‌اند.
همه این فاجعه‌ها و مصیبت‌ها از استبداد مذهبی حاکم بر ایران جاری شده و می‌شود. از زنان ایران که امروز میلیون میلیون در آتش اختناق و انواع اجبارات خردکننده و فقر و محرومیت می‌سوزند، تا زنان آواره سوریه و عراق، همه با دشمن واحدی مواجهند. در نتیجه مبارزه مشترک و هدف مشترکی دارند که به‌زیر کشیدن همین رژیم است.
آری،‌ تغییر در ایران ـ‌ و امروز من می‌گویم در تمام جهان ـ با پیشتازی‌ زنان محقق می‌شود.
و سرانجام خطابم به شما زنان و مردان آزاده ایران است: آزادی با فداکاری و قیمت دادن به‌دست می‌آید؛ با جرات و جسارت بر سرکوب و تحقیر شوریدن. با شجاعت و امید مقاومت کردن و با مبارزه بی‌امان، هزار اشرف و هزار کانون شورش و نبرد را برپا کردن. آری، می‌توان و باید رژیم ولایت فقیه را سرنگون کرد و می‌توان و باید آزادی ایران زمین را به‌دست آورد و یک‌جمهوری آزاد و برابر برپا کرد. این آزمایش و مسئولیت تک‌تک ماست. پس برای آن و برای درانداختن طرحی نو بپاخیزیم